Marvel’s Avengers آن چیزی نبود که انتظارش را میکشیدیم. با نقد و بررسی بازی Marvel’s Avengers همراه بازی رایانه باشید.
بعید است در این دوران کسی اسم قهرمانان دنیای مارول به ویژه گروه جذابشان یعنی Avengers را نشنیده باشد. دنیای سینمایی ماورل با همکاری استودیو دیزنی در یک دهه اخیر کاری کردهاند که در تاریخ سینما ماندگار خواهد بود؛ از رکوردها و ارقام عجیب و غریب در فروش آثارشان تا ساختار شکنیهای بینظیر که کمتر در فیلمهای ابر قهرمانی دیدهایم. ساخته شدن بازی بر اساس دنیای مارول و شخصیتهایش یک امر کاملا قابل پیشبینی بود اما دیزنی در حرکتی کاملا غیر قابل پیشبینی مسئولیت ساخت بازی را بر روی دوش یک شرکت ژاپنی یعنی اسکوئرانیکس گذاشت تا آنها نیز این پروژه را به دو استدیو غربی و محبوبشان یعنی Eidos Montreal و Crystal Dynamics بسپارد. بازی Marvel’s Avengers در سال ۲۰۱۷ با تیزری کوتاه در کانال یوتیوب مارول معرفی شد که با توجه با سابقه استودیو سازنده یعنی حداقل ۱ یا ۲ سال در دست ساخت بوده است و سرانجام بازی در سال ۲۰۲۰ عرضه شد. حال وقت آن رسیده تا ببینیم آیا این پروژه سخت و جاه طلبانه ارزش این همه انتظار را داشته است یا خیر.
داستانی کلیشه ای که چیزی برای ارائه ندارد
داستان بازی با معرفی شخصیت Ms.Marvel در دوران کودکی آغاز میشود، جایی که او برنده یک مسابقه داستان نویسی برای جشنواره سالانه Avengers شده است و به همراه پدرش برای رقابت نهایی به عرشه سفینه این قهرمانان وارد میشود, اما همه چیز آنطور که باید پیش نمیرود و با پرت شدن حواس اعضای Avengers، یک گروه عجیب و غریب به رهبری TaskMaster باعث انفجار و خراب کاریهایی اطراف شهر در حال برگزاری جشن میشوند. در پی این ماجرا کاپیتان آمریکا به قتل میرسد و موج انفجار حاصل از انفجار باعث ایجاد تغییراتی در بعضی از مردم شده و به آنها قدرت ماورایی میبخشد. پس از این اتفاق Avengers در نوک پیکان اتهامات قرار میگیرند این گروه فعالیتش متوقف میشود و هر کدام از اعضای آن ناپدید میشوند. حال داستان بازی ۵ سال پس از این اتفاقات روایت میشود، جایی که کاملا (Kamala) بعد از جان سالم به در بردن در آن واقعه دارای قدرت ماورایی و شگفت انگیزی شده است و همچنان به گروه انتقام جویان و بی گناه بودنشان اعتقاد دارد و از طرفی هم به دنبال آن است تا دوباره اعضای گروه Avengers را گرد هم آورد.
در حالت کلی داستان بسیار کلیشهای و نخ نما است و اندک پلات تویستها و اتفاقاتش نیز کمکی به بهبود آن نمیکند. فروپاشی یک نیروی خوب و بر روی کار آمدن یک کمپانی خبیث و کمیک مانند که تصور درک وجود آن در یک دنیای واقعی غیر قابل انجام است نیز کاملا قدیمی و تکراری است و در همین ژانر بازیهای ابر قهرمانی آن هم در دهههای قبل نیز به وفور نمونههای آن را دیدهایم و همین عنصر خط مشی کلی بازی و راه و روش پیش گرفته آن را کاملا واضح و قابل حدس میکند. شخصیت کامالا نقش به هم اتصال دادن اعضای محبوب این گروه را بر عهده دارد و به نحوی قرار است بعنوان شخصیت اصلی و نماینده دوستداران این دنیا و اعضایش باشد. تا اینجا همه چیز خوب است و مشکلی وجود ندارد اما شخصیت کامالا دقیقا نوع دید عوامل ساخت این بازی را نسبت طرفداران مارول و ساختههایش نشان میدهد، عاشقانی که بی چون و چرا به آنها معتقد هستند و همه چیز ارائه شده تحت این دنیا را دوست دارند و هیچوقت از آن ناامید نمیشوند. درست و یا غلط بودن این نوع نگاه را به شما میسپاریم اما در حالت کلی نیز شخصیت پردازی کامالا بیش از اندازه غیر واقعی, مصنوعی و ضعیف است و برخلاف حراف بودنش، به هیچ عنوان نمیتوان با آن ارتباط برقرار کرد. بقیه اعضای گروه نیز شخصیتهای قابل انتظار خود را ارائه میدهند و شاید بهترین آنها بروس بنر و تونی استارک باشد که خب با توجه به دوبلورهایشان که به ترتیب تروی بیکر (Troy Baker) و نولان نورث (Nolan North) است تا حدودی قابل انتظار بود.
مشکلات جدی Avengers از جایی شروع میشود که تمرکز اصلی خود را به آرک اصلی داستان سوییچ کرده و در اینجاست که داستان نمیتواند انگیزه کافی و یا صحنهای اپیک و قابل پیشبینی را به تصویر بکشد. اونجرز روایتگر دسیسهای برای قهرمانان است که آنها را تبدیل به نابودکنندگان نسل بشر میکند و در این بین Ms.Marvel با گرد هم آوردن ابر قهرمانان به دنبال اثبات بی گناهی آنان به دنبال رویارویی با شخصیت منفی داستان، MODOK است. هر چند شخصیت مودوک به عنوان یک بدمن به خوبی در نقش خودش ظاهر شده، اما همچنان گزینههای بهتری نسبت به او به عنوان شخصیت بد داستان در دنیای مارول وجود دارند. مشکل دیگر، ارتشی است که مودوک از آنها برای رویارویی با ابرقهرمانان استفاده میکند. هر چند با نژادهای مختلفی از دشمنان در طول داستان مواجه میشویم، اما در عمل بخش عظیمی از مبارزات، به مبارزه با گونههای مختلفی از رباتها اختصاص یافته که به سرعت جذابیت و تنوع خود را از دست میدهند.
در مجموع میتوان گفت که بازی Marvel’s Avengers یک اقتباس بسیار ناقص و پر از ضعف از دنیای کمیک بوک و مارول است؛ که کلیشهای بودن، ضعف روایت و نریتیو دیزاین آن باعث شده تا بازی از حیث داستانی چیزی برای ارائه نداشته باشد.
گیمپلی پرفراز و نشیب
وارد بحث گیمپلی بازی میشویم. مراحل بازی، اصلا و ابدا لول دیزاین و سیستم مامورتی مناسبی ندارند. برای بررسی این بخش ابتدا با ماموریتهای خطی شروع میکنیم. این ماموریتها در طول کمپین یا همان بخش داستانی بازی پخش شده و شامل مراحل تک نفرهای میشوند که به صورت کامل دشمنان و محیط برای آن شخصیت خاص ساخته شدهاست. به عنوان مثال اولین مرحله با شخصیت آیرونمن به خوبی از قدرت پرواز و گردش در محیط برای این شخصیت استفاده میکند و یا مرحله مربوط به هالک، در محیطهای بسته با تعداد بیشتری از دشمنان جریان دارد. این مراحل هم معمولا تشکیل شدهاند از محیط های خطی و بسته که در طول آنها موارد مختلفی که شامل مبارزات، کاتسینها و پلتفرمینگ میشود را تجربه میکنید. همچنین بخش مبارزات هر چند در مقایسه با سری Batman Arkham و Spider Man، از عمق کمتری بهره میبرند، اما با وجود چندین قهرمان مختلف، همچنان سرگرم کننده و در عین حال ساده هستند. برای مبارزات علاوه بر ضربات سبک و سنگین در کنار امکان dodge برای هر شخصیت، چندین قابلیت مختلف با توجه به ویژگیهای هر قهرمان در دسترس است. به عنوان مثال شخصیت هالک برای مدت زمان کوتاهی ضربات و خط سلامتی اش چند برابر میشود. علاوه بر این اونجرز دارای یک سیستم لولبندی وسیع برای هر شخصیت است که در طول بازی قادر به آزاد سازی قدرتها و حرکات بیشتری برای هر شخصیت هستیم. در مجموع ترکیب مبارزات با بخش پلتفرمینگ، به عنوان لحظات سرگرم کننده و جذاب عنوان اونجرز به حساب میآید؛ اما باید در نظر داشت که گیمپلی بازی عاری از هرگونه چالش و سختی خاصی است که میتواند روند بازی را به شدت تکراری نشان بدهد.
گیمپلی بازی Marvel’s Avengers شاید تنوع خوبی به لطف حضور چندین شخصیت در بازی داشته باشد؛ اما کمبود خلاقیت در لول دیزاین و چالشی نبودن گیمپلی، میتواند روند بازی را برای شما خسته کننده کند.
بخش بصری
از لحاظ بصری نمیتوانیم بگوییم که بازی Marvel’s Avengers در سطح خوبی قرار دارد یا نه؛ چرا که استودیو کریستال داینامیکس، در طراحی مراحل خطی با قرار دادن و خلق کردن کاتهای مختلف توانسته از لحاظ بصری اثر در خوری را ارائه دهد. جدا از طراحی بد چهرههای شخصیتها که در حد نسل هفتم است؛ باید گفت که مشکلات بصری Avengers از اینجا شروع میشود. در مراحل جهان باز شاهد کیفیت پایین محیط ها در دور دستها هستیم که این موضوع، به شدت خود را نشان میدهد. افت فریمهای گاه و بیگاه هم از جمله مشکلاتی هستند که باید با آنها دست و پنجه نرم کنید.
در مجموع، Avengers نتوانسته در بخش بصری به عنوان یک بازی با کیفیت ظاهر شود و نتیجه تنها عنوانی معمولی و در مواردی ضعیف است. مدلهای طراحی شده در کنار انیمیشنهای نرم و روان قطعا بخش قابل تحسین اونجرز محسوب میشوند که به خوبی ویژگیها و جلوههای بصری هر شخصیت را به تصویر کشیدهاند.