میتوان به جرات از بازی Half Life و همچنین داستان فوقالعادهی آن به عنوان پدر داستان سرایی نوین در بازیهای ویدئویی یاد کرد. اثری که در سال ۱۹۹۸ عرضه شد و توانست تاثیر بسزایی در ارتقاع سطح کیفی بازیهای ویدئویی داستان محور بگذارد. با بازیرایانه همراه باشید تا به تشریح داستان این بازی خلاقانه و مهم بپردازیم.
توجه: مقالهی پیشرو، تمام داستان بازی Half Life را لو میدهد
یک شی ناشناخته و بیگانه توسط دولت آمریکا کشف میشود و به مرکز تحقیقاتی و سری Black Mesa در نیومکزیکو فرستاده میشود تا مورد آزمایش قرار بگیرد. زمانی که دکتر گوردون فریمن (Gordon Freeman) به عنوان یک دانشمند تازه وارد به مرکز، به عنوان مسئول آزمایش فیزیکی این شی مرموز قرار میگیرد، همه چیز به بدترین نحو ممکن اشتباه پیش میرود و به واستهی آن یک فاجعه بسیار بزرگ رخ میدهد که سرنوشت زمین را به کلی تغییر داده و نژاد انسانها را وارد تاریکترین عصر خود میکند.
زمانی که فریمن در حال آزمایش شی مرموز بود، شی مورد نظر باعث باز شدن یک پورتال به جهان بیگانه Xen میشود و به واسطهی همین موضوع نیز، مرکز Black Mesa مورد تهاجم این نژاد پیشرفته و بیرحم قرار میگیرد. در واقع نژاد Xen با توانایی به برده گرفتن موجودات زنده، آنها را به نوعی زامبی کنترل شده تبدیل میکردند و علیه دشمنان خود از آنها استفاده میکردند. البته نیروهای Xen تنها از انسانهای برده گرفته شده به عنوان سرباز خود استفاده نمیکردند و از موجوداتی که طی حملهی خود به حهانها و سیارات دیگر به بردهگیری گرفته بودند، استفاده میکردند.
زمانی که پورتال باز شد و نیروهای Xen به Black Mesa حمله کردند، گوردون فریمن به طرز معجزه آسایی از سانحه مورد نظر جان سالم به در میبرد. همزمان اما نیرویهای امنیتی Black Mesa که شاهد حملهی انسانهای تحت کنترل نیروهای Xen هستند، تصمیم میگردند تا دولت ایالات متحده را از سانحهی مورد نظر با خبر کنند.
فریمن پس از اینکه از محل تست شی بیگانه خارج میشود، با همکار خود یعنی الی ونس (Eli Vance)، ارتباط برقرار میکند و وی پس از اینکه گوردون را از اتفاقات رخ داده با خبر میکند و همچنین به وی میگوید که تمام راههای ارتباطی با خارج از تاسیسات قطع شدهاند، از گوردون میخواهد که برای رسیدن به سطح زمین و خروج از تاسیسات، به او و دیگر بازماندگان کمک کند. در ادامه نیز ونس، دیلمی را به گوردون میدهد تا از آن برای مبارزه با بیگانگان و همچنین باز کردن موانع پیشروی خود از آن استفاده کند.
گوردون در نهایت با هدف کمک به بازماندگان و خروج آنها از تاسیسات، ماجراجویی خطیر خود را آغاز میکند. ونس به او میگوید که برای خروج از تاسیسات، باید خود را به بخش B تاسیسات برساند، اما با توجه به اینکه به دلیل سانحه رخ داده، واگنهای برقی پایگاه از کار افتادهاند، وی باید با پای پیاده و از میان فوج بیگانگانی که تاسیسات را تسخیر کردهاند، خود را به بخش مورد نظر برساند.
زمانی که گوردون، ماجراجویی خود را آغاز میکند و وارد یکی از سالنهای تاسیسات میشود، توجهش به مرد رنگ پریدهای همراه با یک دست کت و شلوار آبی و یک کیف دستی جلب میگردد که در حال نگاه کردن گوردون است. زمانی که گوردون تصمیم میگیرد به دنبال آن مرد مرموز برود، آن فرد به سرعت ناپدید میشود. در نهایت گوردون خود را به مجتمع اداری میرساند و در آنجا کارکنان و کارمندانی را مشاهده میکند که از ترس مخلوقات Xen، خود را درون اتاقهایشان زندانی کردهاند. در همانجا است که گوردون متوجه میشود نیروهای ارتش برای کمک به خدمه تاسیسات، به Black Mesa آمدهاند.
پس از اینکه گوردون پیشرفت خوبی را در گذر کردن از انبارها و آزمایشگاهها با هدف رسیدن به سطح زمین طی میکند، سعی میکند که با نیروهای نظامی حاضر در پایگاه ارتباط برقرار کند و به آنها در هدفشان یعنی نجات خدمهی پایگاه کمک کند؛ اما وی متوجه میشود که نیروهای نظامی برای کمک به خدمه Black Mesa، وارد پایگاه نشدهاند. گوردون پس از اینکه شاهد قتل یکی از دانشمندان به دست نیرویهای نظامی میشود، در میابد که در واقع این نیروهای نظامی، متعلق به سازمان Hazardous Environment Combat Unit یا به اختصار HECU هستند که نه تنها هدفشان نابودی بیگانگان و از بین بردن تهدید بود، بلکه قصد دارند تا تمام خدمهی Black Mesa را نیز نابود کنند از جلوی یک دردسر بزرگ رسانهای را برای دولت ایالات متحده بگیرند.
هنگامی که گوردون خود را به سطح زمین میرساند، متوجه میشود که تمام پایگاه در کنترل نیروهای نظامی است از همه بدتر اینکه آنها برای نابودی پایگاه، تصمیم به بمباران آن گرفتهاند. در نهایت گوردون برای اینکه از بمباران مورد نظر جان سالم به در ببرد، دوباره به داخل پایگاه باز میگردد و متوجه میشود که چند تن از دانشمندان و اعضای گروه Lambada که یکی از زیر مجموعههای تاسیسات Black Mesa است، در حال اجرای نقشهای برای بستن پورتالی هستند که بیگانگان را به سیاره زمین وارد کرده. در نهایت گوردون نیز برای کمک به تیم Lambada، ماجراجویی خود را از پیش میگیرد.
سپس گوردون پس از طی مسیری دشوار، وارد سیلوی متروکهای مشود که در زمان ابتدایی تاسیس Black Mesa، به عنوان محل تست موشک از آن استفاده میشده است اما پس از گذر زمان، این سیلو تعطیل و تبدیل محل جمعآوری ضایعات سمی شده بود. در آنجا است که گوردون یکی از سختترین نبرد هایش را با یکی از موجودات بیگانه به اسم Tentacle آغاز میکند و در نهایت نیز با فعال کردن موتور راکتی که در آن محل وجود داشت، بیگانهی مورد نظر را نابود میکند.
پس از نابودی Tentacle، گوردون خودش را به بخش E میرساند و پس از یک مبارزهی سخت با بیگانگان و نیروهای نظامی، به کمک یکی از اعضای تیم امنیت Black Mesa، به یکی از واگنهای برقی این بخش دسترسی پیدا میکند. مامور امنیتی در نهایت به وی میگوید که باید دوباره به سطح زمین بازگردد و خودش را به محل پرتاب ماهوارهای برساند که در نهایت میتوان به تیم Lambada برای بستن پورتال Xen کمک کند. همچنین در ادامه گوردون متوجه میشود که تیم HECU به طرز بسیار زیادی، کینهی وی را به دلیل از بین بردن نیروهایشان به دل گرفتهاند و تیم بزرگتری را برای نابودی وی فرستادهاند و سربازی به نام آدریان شپرد (Adrian Shephard) نیز عضو تیم مورد نظر است. در نهایت اما این تیم به دلیل حملهی سفینههای Xen به هیلکوپترهای ترابریشان نابود میگردد و تنها آدریان شپرد زنده میماند در بستهی الحاقی Half Life Opposing Force شاهد این هستیم که شپردی که مرگ یارانش را بر گردن گوردون میبیند، تصمیم میگیرد تا به تنهایی به شکار وی بپردازند.
پس از فراز و نشیبهای بسیار، گوردون ماهواره را فعال میکند و به مسیر خود باز میگردد، اما در این هنگام است با گروه بسیار حرفهای از سربازان ویژه آشنا میگردد که قصد دارند به کمک یک بمب اتم، پایگاه و تمام موجودات زنده حاضر در آن از جمله دانشمندان، نیروهای HECU را نابود کنند.
ادامه داستان را میتوانید در قسمت دوم مقاله مطالعه فرمایید…